- تعقیب شدن
دنبال شدن، پی گیری شدن، تحت تعقیب قرارگرفتن
معنی تعقیب شدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(نَ نِ تَ / نَ تَ)
لغت نامه دهخدا
تصویب گردیدن. روایی یافتن. مورد قبول اکثریت مراجع قانون گذاری واقع شدن امری به منع یا ایجاب
(اِ کَ دَ)
لغت نامه دهخدا
پاک شدن و صاف گشتن. (ناظم الاطباء). پاک شدن روده از پلیدی و قنات از گل ولای براثر تنقیه کردن. رجوع به تنقیه و تنقیه کردن شود
(خُ دَ)
لغت نامه دهخدا
محقق گردیدن. بی گمان شدن. آشکارا شدن و به حقیقت پیوستن:
تحقیق شد که ناصرخسرو غلام اوست
آنکو بگویدش که دو گوهر چه گوهرند.
ناصرخسرو
تحقیق شد که ناصرخسرو غلام اوست
آنکو بگویدش که دو گوهر چه گوهرند.
ناصرخسرو
تفسیرشدن، استنباط شدن، به حقیقت پیوستن، محقق شدن (رویا، خواب) ، تعبیر رفتن، خواب گزاردن
گذاشته شدن، نصب شدن، جای گرفتن، قرار داده شدن
تنبیه شدن، به کیفر رسیدن، گوشمالی شدن، مجازات شدن، ادب آموختن، تربیت شدن، فرهیختن
تایید شدن، مصوب شدن، مورد موافقت قرار گرفتن
